با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
داستان دربارهی مردی است که به تصمیم حزب باید یکی از رهبران را که خط مشیاش مبتنی با اتحاد با بورژوازی است بکشد. هوگو در گیرودار این ماموریت دلبسته همسر او میشود. ماموریت انجام میشود و هوگوو به زندان میافتد. در این زمان خط مشی حزب تغییر میکند و...
دستهای آلوده نمایشی از یک زندگی تشکیلاتی و حزبی است که در آن اعضاء حزب میبایست چنان به حزب و اهداف آن وفادار باشند که دستوراتش را بلافاصله و بدون هیچ بهانهای اجرا کنند؛ حتی اگر آن را برخلاف میل درونی و عواطف شخصی خود ببینند. در حقیقت برای ورود به تشکیلات حزبی و سیاسی، آدم میبایست تمامی روشهای زندگی غیر حزبی خود را کنار بگذارد و سراپا مطیع حزب باشد. ایمان به حزب، باید به بالاترین حد ذهن و رفتار و عملکرد اعضاء را تحت فرمان خود بگیرد. هیچ عذری برای شانه خالی کردن از فرمان حزبی پذیرفته نیست و کسی که در اجرای دستور حزب، کوچکترین اما و اگری بیاورد، خائن محسوب شده و باید از بین برود.
نمایشنامه پر است از دیالوگهای عمیق و تکاندهنده "هوگو: کشتن، مردن، هر دو یک چیزند: انسان در یک حد تنهاست."